ما پراکندگان مجموعیم… یار غایب است و در نظر است …

ما پراکندگان مجموعیم… یار غایب است و در نظر است …
ما گدایان خیل سلطانیم شهربند هوای جانانیم

ما گدایان خیل سلطانیم شهربند هوای جانانیم
هر گلی نو که در جهان آید ما به عشقش هزار دستانیم

هر گلی نو که در جهان آید ما به عشقش هزار دستانیم
هر گلی نو که در جهان آید ما به عشقش هزار دستانیم

هر گلی نو که در جهان آید ما به عشقش هزار دستانیم
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟

خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟
هزاران جان ما و بهتر از ما فدای تو که جان جان جانی

هزاران جان ما و بهتر از ما فدای تو که جان جان جانی
حافظ

حافظ
غم جهان مخور و پند من مبر از یاد

غم جهان مخور و پند من مبر از یاد
عشق آمد و آتش به همه عالم زد

عشق آمد و آتش به همه عالم زد